احساسات انسانی و تاثیر آن روی معامله گری

مدرس کارینا با عده ای از دانشجویانش به کوهستانی در بیرون از شهر رفته بودند . همان گونه که می‌دانید این طبیعت گردی جزو شخصیت کارینا بود و یقین داشت که طبیعت شایسته ترین مکان برای تحویل دادن نا آرامی های درونی آدم و مرهم نهادن بر روح سرکش انسانیست , بی منت و سوای آنکه چیزی از تو طلب نماید . کارینا آغاز به تعریف یاد ای از دوران جوانی خویش کرد داستانی که سرنوست داد و ستد گری اورا رقم زد : “ بازه زمانی کارشناسی ارشد بودم درسال 1997 در طول روز آدینه بود و اینجانب یک اکانت 10000 دلاری داشتم . آن روز میزان متعددی قهوه خریده بودم حدود ساعت 5 عصر بود و مطرح ترین صادرکننده قهوه جهان یعنی کلمبیا سازه به دلایلی تمایل به کاهش ارزش قهوه گرفت بود , متاسفانه یا این که خوشبختانه آن روز کلیه پول هایم را از دست دادم و صرفا 500 دلار در حسابم باقی ماند . رفتم رو کاناپه درازکشیدم . خانمم بیان کرد چرا پای دستگاه نابودی ؟ گفتم 9500 دلار زیان دادم , پاسخ بخشید مگه نگفتم این عمل به درد تو نمی‌خورد , چقدر به تو بیان‌کنم این فعالیت را کنار بگذار , گفتم در تفکر زیان نیستم , می‌خواهم فن تحصیلی ام را عوض کنم . زندگیم عوض شد . آن روز فهمیدم مارکت با کسی جوک ندارد آنروز فهمیدم مارکت خنجر را از رو بسته و کمر کارایی به زانو درآوردن من را دارااست . همسر عزیزم ای کاش اکنون زنده بودی و در کنارم می بودی و میدیدی که کارینای تو در چه جایگاهی ایستاده . و در حالی که چشمانش قرمز‌رنگ و بغضی بر گلویش نشسته بود خموشی کرد . عزیزانم هیچ گاه در معاش نگذارید همگی شغل های شما از روی عقل محض پیش رود یا این که از روی حس خالص , به دلیل آنکه خیلی از چیزها در معاش بایستی با ترکیبی از عقل و علاقه همراه باشد . مواردی میباشد که در‌صورتی‌که از عقل خالص امداد بگیرید نقاط نابینا و ظلمت همواره از مورد باقی می‌ماند و اینجاست که می بایست با علاقه و قلبت آن‌ها را را روشن کنی و همینطور برعکس به کارگیری خالص از شم میتواند چشمان تورا بر روی واقعیات مسلم ببندد .

لکن در‌این در بین یک استثنا موجود هست و آن نیز بازارهای مالی است , عملکرد فرمایید هیچ وقت به احساسات خویش را اذن مداخله ندهید و اصلا از الهامات قلبی یاری نگیرید , در غیر اینصورت تلف کردن پول و سرمایه کمترین آسیبی است که مارکت بر شما وارد می نماید . همسرت را میگیرد , عزیزانت را می‌گیرد , خودت را از خودت می‌گیرد شادیت را میگیرد و در غایت افسار بردگی بر گردنت می نهد , با تو کاری می نماید که با وجود ضررهای پیاپی دوباره به دنبال آوردن پول و بازی دوباره باشی . در بازارهای مالی بایستی مانند یک ربات داد و ستد نمائید رباتی که جز دستوراتی که به وی داده شده کار نمی‌کند . و هیچ زمان اسیر هیجان و احساسات کاذب نمی‌شود . احتمال دارد شما یک سری باری بتوانید از روی شم معاملات موفقی داشته باشید اما در غایت بایستی بازی را به رقیب خویش واگذار نمائید . به اینصورت که با سودهای اتفاقی ایمان شمارا بالا میبرد و منجر میشود در معاملات در گیر خودنفسی کاذب گردید . وی از دو روش در شما رخنه می کند نخستین شمارا وسوسه به تصاحب کردن حجم بالا و ذیل پا گذاشتن قانون ها رئیس سرمایه می کند و در قدم‌بعدی شما‌را تشویق به برداشتن حد خسارت , و برداشتن حد زیان تیر خلاص این ابلیس درونی به خرید و فروش گر است به این دلیل‌که با حذف حد زیان عملا پذیرش کرده ایید که شما فرمان بردار بازار می‌باشید . شرکت ها سپرده گذاری بزرگ در کل عالم دارنده روال جالبی می باشند برای فعالیت در بازارهای مالی آن ها دارنده دو بخش و اتاق جدا از هم می باشند یکی برای چک و دیگری برای داد و ستد گری و ترید . و هیچ یک در عمل دیگری دخالت نمی‌کنند . نظارت گر نقشه خط مش و فرایند کلی مارکت را آنالیز و به اتاق ترید می فرستد و داد و ستد گران در آنجا موظفند از تحلیلها پیروی نمایند و صرفا رصد بازار و ترید بر عهده داد و ستد گر است . آن‌ها با این عمل توانسته اند دلیل انسانی , شم را درین سیستم در دست گرفتن و تا حدی حذف نمایند