ملوانان و درسی برای معامله گران

عزیزانم روز جاری کارینا قصد داراست یک کدام از خاطراتش را برای شما تعریف نماید که آرزو وارم این یاد برای شما موثر واقع شود . سال 1998 بود , صلح داشتم که از داد و ستد گران بزرگ و از کهن های کهنه فعالیت مارکت بود . وی مدام ترسیم داشت که داد و ستد گران ماهر را در سراسر جهان دعوت و یک ضیافت مختصر برای ابلاغ نظرها و گپ های محاوره ای ترتیب دهد اما عالی بگذریم که خیلی اوقات این مدل مراسم بیشتر جنبه عرض‌اندام پیدا می‌کرد اما لابه به لای اون می‌شد چیزهای نیکی نیز پیدا کرد . میان مدعوین که اکثرا سن هایی نزدیک به 40 تا 60 سال داشتند پسرک جوانی حیث من را به خویش جلب کرد حدود 20 ساله بود که به هیچ وجه او‌را نمی شناختم به تئودن گفتم این برنا را نمی شناسم , اذعان کرد اینجانب نیز اتفاقی با اون آشنا شدم پسر زیاد زرنگ و از معمله گران عالی کمپانی JCC می‌باشد .

گذشت و مراسم شام گذشت و دوستان عزیز استارت به حرف کردند . پسرک برنا میان جمعیت از حاضرین خواهش کرد که دقایقی به سخنان اون گوش فرا دهند و در حالی که کلیه پاره ای تعجب کرده بودند سر و صدا دعوت شدگان آهسته شد . وی آغاز به حرف کرد . “ ملوانان مسیر جنبش کشتی ها را در آبها رسم می نمایند و بخش های کم عمق و لبریز خطر را برای بقیه کشتی هایی که در آن مسیر جنبش می نمایند انتخاب مینمایند . در حالتی که اکنون منش دریا ها نسبتا امن و شناخته شده‌است این به خاطر زحمات آنهاست . ولی داد و ستد گران چنین نقشه ای ندارند و یا این که دستکم روی آن خیلی کم عمل شده‌است . هر شخص مبتدی و تازه کار مدام به عبارتی مشکلاتی را داراست که سایرافراد داشته و تجربه کرده اند و می بایست سالها زمان صرف نمایند تا آن تجربه ها را بدست آورند . اینجانب این سوال را از شما اساتید و خرید و فروش گران ماهر می‌پرسم که چرا به حقیقت دریای خرید و فروش گری را برای اشخاص تازه کار و مبتدی آرم گذاری نمیکنید چرا هر کسی انفرادی این شغل را دنبال می نماید . ما می بایست بتوانیم خرید و فروش گری را بسط دهیم و این فعالیت به امداد شما هموار خواهد شد . ” مجلس دقایقی در بهت و بی سر و صدا فرو رفت . انصافا وی راست می بیان کرد . دستی به کتف وی زدم و از وی سپاس کردم بابت جسارت و ابلاغ فوق العاده اش .