اهمیت نبرد درونی در بازارهای مالی

ناپلئون همگی ی اروپا را فتح کرده بود . فرمانده ی جاه طلبی که با نگاه مختلف توانسته بود نیز سطح اسطوره هایی نظیر سزار و اسکندر قرار بگیرد . هیچ کس نمی تواند هوش نظامی ناپلئون را مورد سوال قرار دهد . وی مسلما یکی‌از تیزهوش ترین فرماندهان نظامی مورخ بود و می‌باشد . ولی همین ناپلئون آنچنان در روسیه به زانو درآمد که مورخ فرهنگ و تمدن بشریت چهار شاخ رمز جاش میخکوب شد . صد رد صد می‌دانید سرمای روسیه باعث شد ناپلئون در نبردی به زانو در آید که به هیچ عنوان کینه مقابل اون کمبود . همسایه مسکو شهر را ترک کرده بودند و گریخته بودند . ناپلئون برای یورش به سن پیترزبورگ ناچار شد در مسکو توقف نماید و در غایت سوز و سرما و لاابالی شدن لشگر منجر شد ناپلئون در مبارزه فارغ از رقیب باخت بخورد . قصد ندارم معلومات تاریخی خودم رو به چهره تان بکشم , اگرچه یک کدام از موضوعات مد نظر ام می باشد . میخواهم اعتنا شما‌را به‌این نکنه جلب کنم که فرمانده ی زیرک و ماهر نظیر ناپلئون به دلیل کبر و غرور ناشی از هزاران موفقیت چه‌طور متحمل شکستی جبران نا پذیر شد . دقیقا همین ۶٠ - ٧٠ سال پیش نیز هیتلر به عبارتی غلط را تکرار کرد و بدون چاره به قتل نفس شد . حقیقتا فکر می‌کنید ناپلئون و هیتلر بشر های احمقی بودند؟ در عمل خودشان ماهر و زبده نبودند؟ نسبت به تاکتیک های نظامی بی اطلاع بودند؟ صد رد صد اینطور نیست . هر دوی آن ها مبارزه را به یک ادله درونی باختند . دلیلی باطن خودشان . کبر و غرور ناشی از برد های پیاپی آنقدر کورشان کرده بود که بی آلایش ترین مشکلات را نمی دیدند . هر فرمانده ی موفقی می داند جنگ از داخل وی شروع می شود . در اختیار گرفتن احساسات دشوار ترین نصیب یک مبارزه به اکانت میاید .


درصد ایرادات در خلبان های زبده به مراتب بیشتر از خلبان های آماتوره . برهان اینست که خلبان زبده به خیال و خاطر زبده بودن نصیب هایی از در اختیار گرفتن ها را انجام نمی دهد البته خلبان آماتور بی داعیه برای خوبتر انجام دادن کارش کلیه ی نظارت لیست را گیسو به موی رعایت می نماید . بنظر اینجانب در بازار سهام نیز همین است . آنقدر داد و ستد گر چشم ام که پس از یک سری داد و ستد ی غالب تو چشمام نگاه کردن و اعلام کردن “ چطوری جوجو ” و پس از یک تکان به تحت بازار به عبارتی ها گفتند ” حال حاضر نظرت رو چه سهم هایی می‌باشد ” خرید و فروش گر غالب نظیر یک راهب , نظیر یک بودایی , نظیر یک یوگی ساعتی از روز را به تهذیب نفس میپردازد . وی اهمیت جنگ باطن رو بخوبی فهم کرده . در دست گرفتن ریسک برای ناپلئون و هیتلر چه می توانست باشد؟ جز این‌که مبارزه را دستکم نگیرند؟ جز این‌که مسولانه خیس یورش کنند؟ نمی دانم چه طور بیان کنم تا متوجه گردید این نصیب از خرید و فروش گری چه اهمیت وافری داراست . پنجاه تا مدرس دانش کده در فن مالی نمی توانند هم اکنون خرید و فروش گری که سبدش تعدادی صد میلیون تو ضرره را فهم و شعور نمایند . استرس بازار سهام , چالش ها و صعود و نزول هاش به جز اشراف رو علم ها مالی احتیاج به آمادگی فکری شدیدی دارااست . این آمادگی فکری ژنتیکی نیست . احتیاج به تمرین و ممارست داره . احتیاج به طرح ریزی ماهر داره . اینجانب می‌دانم شما احتیاج به وقار فکری دارید . می‌دانم بایستی راهی پیدا نمائید تا سرعت تصمیم گیری تان را ارتقاء یابد و ولی به تراز ی بی تفاوتی نرسید . می‌دانم احتیاج دارید تا واهمه و طمع تان را در دست گرفتن فرمائید . میدانم احتیاج دارید غرورتان را مدیر نمایید و همچنین هنگامی که از شدت ضرر رو زمین افتاده اید بتوانید پرسرعت خودتان را رو عده و نوع نمائید . این مهارت ها که به لحاظ اینجانب ٨٠ % ‏ عمل می‌باشند را در کلاس های بورس درس نمی دهند . اینها اکتشافاتی میباشند که شما بایستی خویش در داخل خویش انجام دهید . پذیرش کردن این حرفها کفاف نمیدهد اجرای عملی شون , تامل کردن بهشون و به کار بستن ازشون مهمه .