معرفی جیم پاول

باخت مالی سنگینش سبب شد شغلش را از دست بدهد , اعتبارش را از دست بدهد و یک و نیم میلیون دلارش را بدون نقص ببازد و 400 هزار دلار نیز بدهی داشته باشد . البته ناامید نشد . مجددا آغاز کرد و یک ده سال را صرف ساختن دوباره هرآنچه داشت کرد و توانست در یک ده سال , بیش تر از آنچه را که در 3 ده سال توانسته بود بدست آورد را مجددا بسازد! شما بعداز قرائت این مقاله , با تجربیات ارزشمند مردی آشنا می شوید که از صفر استارت کرده و به نقطع ی عطف رسیده… جیم پاول ( Jim Paul ) اسم مردی است که در دنیای سپرده گذاری آوازه فراوانی دارااست . پسر جوانی که از کارگری در رستوران های مرغ سوخارکی کنتاکی , تبدیل به وسیع ترین سرمایه گذار اتاق بازرگانی شهر شیکاگو شد… البته در سال 1983 اتفاقاتی چهره بخشید و هرآنچه تا به آن روز از صفر ساخته بود , تبدیل به صفر شد . پاول بعد ها به یاری انتشارات مورگان استنلی کتابی با تیتر “ چه چیزی با , تلف کردن یک میلیون دلار آموختم ” نوشت و در آن به شرح ایرادات و تجربیاتی کرد که خویش بعداز چهار ده سال کارایی بی وقفه توانسته بود بدست آورد . بدون شک این کتاب , یکی‌از ارزشمند ترین منابع برای کارآفرینان و متخصص ها برنا برای استارت کسب و فعالیت و یا این که سپرده گذاری شان است . این کتاب به تفصیل به تمام اتفاق ها ای که در بهبهه نقط ی اوج کسب و عمل , باخت ها , آغاز و … یک کارآفرین یا این که سرمایه گذار برنا به آن نیاز دارااست می‌پردازد . این کتاب قادر است یک میانبر برای تمام اشخاصی باشد که می خواهند کسب و کاری فعال‌سازی نمایند و یا این که وارد دنیای سپرده گذاری شوند . چون تجربیات بقیه افراد , قادر است منش امتحان اشتباه را کوتاه خیس نماید و مسیر موفقیت را هموارتر نماید . در ذیل سه درس اساسی را از این کتاب برای شما بازگو می‌کنیم سه درسی که , به عهد و پیمان تالیف کننده کتاب , از گرانبها ترین دروسی می باشند که امید میکرده تمام ثروتش را می داند میداده تا این دروس را کسی پیش از این به وی یاد میداده و در رابطه آن با وی صحبت میگفته . شکستتان را مخفی نکنید! وقتی که پولتان را از دست میدهید , باخت میخورید , معمولا بر حسب عادت , دوست دارید آنرا در بین خودتان نگه دارید , به اصطلاح درونی اش نمایید و هیچکس را از آن خبردار نکنید . این یکی خطرناک ترین اقداماتی است که کارآفرنیان و سرمایه گذاران برنا انجام میدهند . آنان قیمت خالص بودجه شان را گران بها خالص خودشان برابر می‌دانند ; این غلط است . شما در‌حالتی که شکستی متقبل شدید , پولتان را از دست دادید و یا این که ارتباط ناموفقی با کسی داشتید , شما در واقع فردی می‌باشید که باخت خورده , نباید فکر کنید یک “ شخص ناکامی خورده ” می‌باشید . پاول در کتابش می نویسد : “ وقتی این درس را آموختم که با اعتنا به اشتباهی که در سپرده گذاری بر روی نفت کرده بودم با ناکامی مواجه شده بودم و روز آپدیت در هم اکنون ضرر دیدن بودم , ولی نمیخواستم آنرا پذیرش کنم چون میترسیدم خودم را یک شخص ناکامی خورده ببینم… البته غلط می‌کردم . چنانچه واقع در بین بودم و پذیرش می کردم در آن تصمیم گیری باخت خوردم , نیز قیمت میزان دارایی ام را محافظت می کردم و نیز عزت نفسم را… ”


تفاوتهای دارای اهمیت وجود داره در میان ریسک و قمار در حالتی‌که می خواهید یک سرمایه گذار یا این که کارآفرین زرنگ باشید , می بایست ریسک های متعددی انجام دهید و این ریسک های فراوان , قرار نیست همگی شان تبدیل به موفقیت شوند . چه بسا ریسک های مضاعف بر روی تصمیم گیری هم , قمار نیستند . در واقع قمارباز کسی است که غرورش با پولش تزویج کرده… پاول در کتابش می نویسد : “ آن ها دوست دارا هستند مدام صحیح باشند . مسئله مرتبط با پول نمی شود . در قماربازها , زمینه مرتبط با یک بیماری است… پول برای آن‌ها فقط یک بلیط ورود به یک قوانینی است که آدرنالینشان ارتقا بیابد و هیجان را تجربه کنند… ” در تصمیم گیری حس خویش را کنار بگذارید تصمیم گیری رمانتیک خطرناک است و هنگامی خطرناک خیس میشود که به وسیله یک مجموعه تصمیم گیری میشود! اما که شما آدم می باشید , احساسات دارید . ارگانیک است که برخورد های احساساتی به وضعیت داشته باشید! چه منفی و چه مثبت! ولی تحت عنوان یک شخص بالغ , در کسب و عمل و معاش تان بایستی یکبار برای مدام یاد بگیرید